قند و عسل مامان و بابا سيدمحمدايلياقند و عسل مامان و بابا سيدمحمدايليا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

ღايـــليـــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ

نظرات (17)

مامان مهدیه
3 اردیبهشت 93 2:43
سلام عزیزم دوقلوهای من سارا و ثنا زنگیان تو جشنواره نوروزی شرکت کردن ممنون میشم به وب ما بیاین و بهشون رای و امتیاز5 روبدین
ابجی سجا
6 اردیبهشت 93 15:38
سلام خاله جون از اين كد استفاده ميكنم http://fa-tools.ir/News/topic/21/
ابجی سجا
6 اردیبهشت 93 15:39
توهمون صفحه كه ادرسشو دادم هس كدش
ابجی سجا
6 اردیبهشت 93 15:39
آدمـا از لـحـظـه‌ ای کـه تـصـمـیـم مـی‌گـیـرن خـوشـبـخـت بـشـن ، خـوشـبـخـت‌ انـد فـقـط دارن بـرقـش مـیـنـدازن کـه درخـشـان بـشـه..!!!
ابجی سجا
6 اردیبهشت 93 15:40
قدرت "مرد" جذابيت اوست. جذابيت "زن" قدرت اوست. . . ((تفسير::::.... باعث قدرتمند شدن زن جذابيت اوست و باعث جذاب شدن مرد قدرت اوست.
ابجی سجا
6 اردیبهشت 93 15:40
بغضیا هستن دلشون شکسته ولی صداشو در نیاوردن. بعضیا هستن عاشق نوشته های پردردن چون دردشونو قشنگ توصیف میکنه بعضیا هستن زندگیشونوبا دنیای مجازی پر میکنن این بعضیا عجیب دنیایی دارن.......
ابجی سجا
6 اردیبهشت 93 15:40
به نام دو گل بهشت، یکی عشق و دیگری سرنوشت / به قلم گفتم بنویس، هرچه دلش خواست نوشت / مرا خاک پای دوست و دوست را به سرم، تاج نوشت.
ابجی سجا
8 اردیبهشت 93 16:03
یکی نیست ب بعضیا بگه اون موقع ک ما خاص بودیم شما ی هفته صبحی بودی ی هفته بعدازظهری ! بعله عزیزم !
ابجی سجا
10 اردیبهشت 93 15:40
در چشم هایت جنگجویی مغول کمین کرده جرات نمی کنم دوستت نداشته باشم! - جلیل صفربیگی-
ابجی سجا
10 اردیبهشت 93 15:41
در این ساعت شلوغ زندگی در این انبوه رفت وآمدهای پی در پی در این سرعت بی درنگ ثانیه ها تو یک مکث عاشقانه ای....
ابجی سجا
10 اردیبهشت 93 15:42
سلام خوبی؟ پ نه پ تو کما ام دکترا ازم قطع امید کردن برام دعا کن خوب شم
ابجی سجا
10 اردیبهشت 93 15:43
طرف باهم تصادف کرده سرم خون اومده میگه آقا سرتون خون اومده میگم پ ن پ من خودنویسم جوهرم پس داده.
ابجی سجا
10 اردیبهشت 93 15:43
رفتم عطاری یارو میپرسه دارو گیاهی می خواستید؟ میگم پ ن پ اومدم جراحی باز قلب انجام بدم..
ابجی سجا
10 اردیبهشت 93 15:43
رفته بودیم بازار .. آبجیم به ماهیا اشاره کرد گفت : داداشی اینا رو از تو آب میارن بیرون ؟ گفتم : پ ن پ .! از دل کوه استخراجشون میکنن .! والا با این سوالاشون .!
ابجی سجا
10 اردیبهشت 93 15:44
بادوستم قرار داشتم اومده پیشم میگه عه!!!!! اینجایی؟ میگم پ ن پ اجسام از آنچه در آینه میبینید ب شما نزدیکترند
ابجی سجا
10 اردیبهشت 93 15:44
دیروز ماشینمو بردم کارواش یارو اومده میگه میخواه بشوریش؟؟؟؟؟ گفتم پ ن پ ماشینم شنا بلد نبوده آوردمش اینجا از دور آب ببینه بلکه ترسش بریزه
ابجی سجا
10 اردیبهشت 93 15:45
مورد داشتيم... دختره ميخواسته تو امتحان رانندگي دنده عقب بره به جاي اينكه دستشو بندازه پشت صندلي انداخته گردن افسره!!!